معنی فارسی fighting fund

B2

صندوقی که برای حمایت از یک هدف یا مبارزه خاص تأسیس می‌شود و معمولاً برای جمع‌کردن پول و منابع می‌باشد.

A fund raised to support a cause, typically for fighting against something or supporting a particular initiative.

example
معنی(example):

خیریه یک صندوق مبارزه برای حمایت از هدف خود سازماندهی کرد.

مثال:

The charity organized a fighting fund to support their cause.

معنی(example):

بسیاری از فعالان به صندوق مبارزه برای حفاظت از محیط زیست کمک کردند.

مثال:

Many activists contributed to the fighting fund for environmental protection.

معنی فارسی کلمه fighting fund

: معنی fighting fund به فارسی

صندوقی که برای حمایت از یک هدف یا مبارزه خاص تأسیس می‌شود و معمولاً برای جمع‌کردن پول و منابع می‌باشد.