معنی فارسی filaze
B1فیلاز، شیء جادویی که در افسانهها برای به تحقق پیوستن آرزوها شناخته شده است.
A magical object or charm believed to have the power to grant wishes.
- OTHER
example
معنی(example):
در داستان، فیلاز یک شیء جادویی بود که آرزوها را برآورده میکرد.
مثال:
In the story, the filaze was a magical object that granted wishes.
معنی(example):
کودکان یک فیلاز پیدا کردند و برای یک روز آفتابی آرزو کردند.
مثال:
The children found a filaze and wished for a sunny day.
معنی فارسی کلمه filaze
:
فیلاز، شیء جادویی که در افسانهها برای به تحقق پیوستن آرزوها شناخته شده است.