معنی فارسی filcher
B2فیلتری، فردی که به طور غیرمجاز و با ترفند چیزی را میدزدد.
A person who steals or takes something stealthily.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلتری، کیف پول را از گردشگر بیخبر دزدید.
مثال:
The filcher stole the wallet from the unsuspecting tourist.
معنی(example):
او به عنوان یک فیلتری شناخته میشد، همیشه در جستجوی یک هدف آسان.
مثال:
He was known as a filcher, always looking for an easy target.
معنی فارسی کلمه filcher
:
فیلتری، فردی که به طور غیرمجاز و با ترفند چیزی را میدزدد.