معنی فارسی filibusterer
B2فیلیباستر، شخصی است که با استفاده از صحبتهای طولانی یا مداوم به تأخیر انداختن یک رأیگیری در یک مجلس قانونی میپردازد.
A person who engages in prolonged speechmaking to delay legislative action.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلیباستر برای ساعتها صحبت کرد تا رأیگیری را به تأخیر بیندازد.
مثال:
The filibusterer spoke for hours to delay the vote.
معنی(example):
او به عنوان یک فیلیباستر ماهر در سنا شناخته شد.
مثال:
He became known as a skilled filibusterer in the Senate.
معنی فارسی کلمه filibusterer
:
فیلیباستر، شخصی است که با استفاده از صحبتهای طولانی یا مداوم به تأخیر انداختن یک رأیگیری در یک مجلس قانونی میپردازد.