معنی فارسی filibusterism
B1فیلیباستیسم به استفاده از روشهای فیلیباستر برای متوقف کردن یا تأخیر در اقدامات قانونی اطلاق میشود.
The practice of using prolonged speechmaking to obstruct legislative action.
- OTHER
example
معنی(example):
فیلیباستیسم موضوعی برای بحث در میان دائرههای قانونگذاری بوده است.
مثال:
Filibusterism has been a topic of debate in legislative circles.
معنی(example):
منتقدان استدلال میکنند که فیلیباستیسم، به کارآیی حکومتداری آسیب میزند.
مثال:
Critics argue that filibusterism hinders effective governance.
معنی فارسی کلمه filibusterism
:
فیلیباستیسم به استفاده از روشهای فیلیباستر برای متوقف کردن یا تأخیر در اقدامات قانونی اطلاق میشود.