معنی فارسی filibusterous
B2سبک سخنرانی که به منظور ایجاد تأخیر در تصویب یک لایحه یا قانونی طولانی و پیچیده باشد.
Describing a style of speech characterized by prolonged discourse, often used to delay legislative proceedings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سناتور به دلیل سخنرانیهای فیلی باستروس خود که میتوانست ساعتها طول بکشد، شناخته شده بود.
مثال:
The senator was known for his filibusterous speeches that could last for hours.
معنی(example):
در بحث، تاکتیکهای فیلی باستروس او رأیگیری را به تأخیر انداخت.
مثال:
In the debate, his filibusterous tactics delayed the vote.
معنی فارسی کلمه filibusterous
:
سبک سخنرانی که به منظور ایجاد تأخیر در تصویب یک لایحه یا قانونی طولانی و پیچیده باشد.