معنی فارسی filiety
B1فیلت به وضعیتی اشاره دارد که در آن بافت یا جنس چیزی نازک و ظریف است.
The state of being thin or slender.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلت لطافت و ظرافت زیادی به پارچه داد.
مثال:
The filiety of the cloth made it very delicate.
معنی(example):
فیلت میتواند به کیفیت نازک و ظریف بودن اشاره کند.
مثال:
Filiety can refer to the quality of being fine and thin.
معنی فارسی کلمه filiety
:
فیلت به وضعیتی اشاره دارد که در آن بافت یا جنس چیزی نازک و ظریف است.