معنی فارسی filleter
B1فیلتر به شخصی اطلاق میشود که مهارت خاصی در جدا کردن استخوانها از گوشت ماهی دارد.
A person who fillets fish or meat, removing bones and skin.
- NOUN
example
معنی(example):
آشپز یک فیلتر ماهر است که به طرز ماهرانه ای استخوان ها را از ماهی جدا می کند.
مثال:
The chef is a skilled filleter, expertly removing the bones from the fish.
معنی(example):
یک فیلتر در بسیاری از رستوران های دریایی ضروری است.
مثال:
A filleter is essential in many seafood restaurants.
معنی فارسی کلمه filleter
:
فیلتر به شخصی اطلاق میشود که مهارت خاصی در جدا کردن استخوانها از گوشت ماهی دارد.