معنی فارسی filletster

B1

فیلتر به فردی اطلاق می‌شود که مهارت بالایی در جدا کردن استخوان‌ها از گوشت دارد.

A person who excels at filleting, often regarded as a skilled expert.

example
معنی(example):

او به عنوان بهترین فیلتر در شهر شناخته می‌شد، که به خاطر تکنیکش ستوده می‌شد.

مثال:

He was known as the best filletster in town, praised for his technique.

معنی(example):

داشتن مهارت در فیلتر نیاز به دقت و مهارت دارد.

مثال:

Being a filletster requires precision and skill.

معنی فارسی کلمه filletster

: معنی filletster به فارسی

فیلتر به فردی اطلاق می‌شود که مهارت بالایی در جدا کردن استخوان‌ها از گوشت دارد.