معنی فارسی filmgoing
B1فیلمگویی به عمل رفتن به سینما برای تماشای فیلمها اشاره دارد و معمولاً به عنوان یک سرگرمی یا فعالیت اجتماعی شناخته میشود.
The activity of attending films at cinemas.
- NOUN
example
معنی(example):
رفتن به سینما یک سرگرمی محبوب است که به آن فیلمگویی میگویند.
مثال:
Going to the cinema is a popular hobby known as filmgoing.
معنی(example):
فیلمگویی به مردم این امکان را میدهد که داستانها را به شیوهای منحصر به فرد تجربه کنند.
مثال:
Filmgoing allows people to experience stories in a unique way.
معنی فارسی کلمه filmgoing
:
فیلمگویی به عمل رفتن به سینما برای تماشای فیلمها اشاره دارد و معمولاً به عنوان یک سرگرمی یا فعالیت اجتماعی شناخته میشود.