معنی فارسی filmiform

B1

فیلمی‌نما به چیزی اشاره دارد که شبیه به یک فیلم یا نماهای آن باشد.

Having the form or characteristics of a film.

example
معنی(example):

این مجسمه کیفیتی فیلمی داشت که شبیه به یک عکس ثابت از یک فیلم بود.

مثال:

The sculpture had a filmiform quality, resembling a still from a movie.

معنی(example):

لباس او طراحی فیلمی داشت که توجه همه را جلب کرد.

مثال:

Her dress had a filmiform design that caught everyone's attention.

معنی فارسی کلمه filmiform

: معنی filmiform به فارسی

فیلمی‌نما به چیزی اشاره دارد که شبیه به یک فیلم یا نماهای آن باشد.