معنی فارسی filmily
B1فیلمی به رفتار یا احساسی اشاره دارد که مرتبط با سینما و فیلمها باشد.
In a manner relating to films or the cinema.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها بهطور فیلمی با عشق به سینمای کلاسیک پیوند برقرار کردند.
مثال:
They bond filmily over their love for classic cinema.
معنی(example):
بحث در مورد بازیگران مورد علاقهشان، گفتگو را بهصورت فیلمی لذتبخش کرد.
مثال:
Discussing their favorite actors made their conversation filmily enjoyable.
معنی فارسی کلمه filmily
:
فیلمی به رفتار یا احساسی اشاره دارد که مرتبط با سینما و فیلمها باشد.