معنی فارسی filmlands

B1

مناطق فیلمی، به چندین ناحیه یا صنعت اشاره دارد که در آن‌ها فیلم تولید می‌شود.

Multiple areas or regions involved in film production.

example
معنی(example):

مناطق فیلم متنوع ویژگی‌های خاصی دارند.

مثال:

Various filmlands have distinct characteristics.

معنی(example):

اکتشاف مناطق فیلم تکنیک‌های مختلف فیلم‌سازی را نشان می‌دهد.

مثال:

The exploration of filmlands reveals different filmmaking techniques.

معنی فارسی کلمه filmlands

: معنی filmlands به فارسی

مناطق فیلمی، به چندین ناحیه یا صنعت اشاره دارد که در آن‌ها فیلم تولید می‌شود.