معنی فارسی fimbrial

B2

فیمبریال، مربوط به فیمبرها یا ساختارهای نازک و مویی‌شکل است که در برخی از بافت‌ها و اندام‌ها یافت می‌شود.

Relating to or resembling fimbriae, which are small, hair-like structures.

example
معنی(example):

ساختار فیمبریال به حرکت تخمک به سمت رحم کمک می‌کند.

مثال:

The fimbrial structure helps the egg move to the uterus.

معنی(example):

پیوندهای فیمبریال می‌توانند در سلامت تولیدمثل مهم باشند.

مثال:

Fimbrial attachments can be important in reproductive health.

معنی فارسی کلمه fimbrial

: معنی fimbrial به فارسی

فیمبریال، مربوط به فیمبرها یا ساختارهای نازک و مویی‌شکل است که در برخی از بافت‌ها و اندام‌ها یافت می‌شود.