معنی فارسی finger-posts

B1

چندین پست نشانه‌گذاری که برای نشان دادن جهت استفاده می‌شوند.

Multiple signposts that indicate direction for navigation

noun
معنی(noun):

A signpost

معنی(noun):

A derogatory name for a clergyman

example
معنی(example):

شهر پست‌های اشاره جدیدی برای کمک به گردشگران نصب کرد.

مثال:

The city installed new finger-posts to help tourists.

معنی(example):

پست‌های اشاره در برنامه‌ریزی شهری برای ناوبری حیاتی هستند.

مثال:

Finger-posts are essential in urban planning for navigation.

معنی فارسی کلمه finger-posts

: معنی finger-posts به فارسی

چندین پست نشانه‌گذاری که برای نشان دادن جهت استفاده می‌شوند.