معنی فارسی fingerer

B1

نوازنده‌ای که با انگشتان خود ساز می‌نوازد.

A person who plays a musical instrument, especially string instruments, using fingers.

example
معنی(example):

او یک نوازنده ماهر گیتار بود.

مثال:

He was a skilled fingerer on the guitar.

معنی(example):

به عنوان یک نوازنده، او قادر بود قطعات پیچیده را به راحتی بنوازد.

مثال:

As a fingerer, she was able to play complex pieces easily.

معنی فارسی کلمه fingerer

: معنی fingerer به فارسی

نوازنده‌ای که با انگشتان خود ساز می‌نوازد.