معنی فارسی fingerholds
B1قلابهای انگشتی، نقاط کوچکی روی دیوارهها هستند که برای نگه داشتن انگشتان استفاده میشوند.
Small protrusions or grips on climbing surfaces for the fingers to hold on.
- noun
noun
معنی(noun):
A grip with the fingers.
example
معنی(example):
صعودکننده برای صعود به دیوار سنگی تند از قلابهای انگشتی استفاده کرد.
مثال:
The climber used fingerholds to scale the steep rock face.
معنی(example):
در صخرهنوردی، قلابهای انگشتی برای چسبندگی ضروری هستند.
مثال:
In rock climbing, fingerholds are essential for grip.
معنی فارسی کلمه fingerholds
:
قلابهای انگشتی، نقاط کوچکی روی دیوارهها هستند که برای نگه داشتن انگشتان استفاده میشوند.