معنی فارسی fingerstalls

B1

پوشش‌های کوچکی که بر روی نوک انگشتان قرار می‌گیرند تا از آنها در برابر آسیب یا کثیف شدن محافظت کنند.

Small covers worn on the fingers to protect them during tasks.

noun
معنی(noun):

A protective cover for the finger; a cot.

example
معنی(example):

او از انگشت‌پوش‌ها برای محافظت از انگشتانش در حین کار استفاده کرد.

مثال:

He wore fingerstalls to protect his fingers while working.

معنی(example):

انگشت‌پوش‌ها معمولاً توسط نویسندگان برای جلوگیری از پخش شدن جوهر استفاده می‌شوند.

مثال:

Fingerstalls are often used by writers to prevent smudging ink.

معنی فارسی کلمه fingerstalls

: معنی fingerstalls به فارسی

پوشش‌های کوچکی که بر روی نوک انگشتان قرار می‌گیرند تا از آنها در برابر آسیب یا کثیف شدن محافظت کنند.