معنی فارسی fingertips

A2

نوک انگشتان، قسمت انتهایی انگشت که معمولاً برای لمس و حس کردن استفاده می‌شود.

The tips of the fingers, often used for feeling or touching.

noun
معنی(noun):

The tip of the human finger.

example
معنی(example):

او پارچه را با نوک انگشتانش لمس کرد.

مثال:

She touched the fabric with her fingertips.

معنی(example):

پیانیست ملودی را فقط با نوک انگشتانش نواخت.

مثال:

The pianist played the melody using just his fingertips.

معنی فارسی کلمه fingertips

: معنی fingertips به فارسی

نوک انگشتان، قسمت انتهایی انگشت که معمولاً برای لمس و حس کردن استفاده می‌شود.