معنی فارسی fingram

B1

فینگراپ، دستگاهی که برای بهبود ارتباطات استفاده می‌شود.

Fingram is a device used to enhance communication capabilities.

example
معنی(example):

دستگاه فینگراپ ارتباطات را بهبود می‌بخشد.

مثال:

The fingram device improves communication.

معنی(example):

او از یک فینگراپ برای تقویت سیگنال استفاده کرد.

مثال:

She used a fingram to enhance the signal.

معنی فارسی کلمه fingram

: معنی fingram به فارسی

فینگراپ، دستگاهی که برای بهبود ارتباطات استفاده می‌شود.