معنی فارسی finitary
C1فینیتاری به ویژگیها یا شرایطی اطلاق میشود که محدودیتهای خاصی دارند.
Relating to the concept of being finite or having defined limits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای فینیتاری فرمول باید درک شوند.
مثال:
The finitary aspects of the formula must be understood.
معنی(example):
در ریاضیات، شرایط فینیتاری بسیار مهم هستند.
مثال:
In mathematics, finitary conditions are crucial.
معنی فارسی کلمه finitary
:
فینیتاری به ویژگیها یا شرایطی اطلاق میشود که محدودیتهای خاصی دارند.