معنی فارسی fink
B1 /fɪŋk/فینک، به معنای کسی است که به دیگران خیانت میکند یا اطلاعاتی را در مورد آنها فاش میکند.
A person who informs on others or betrays them.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A contemptible person.
معنی(noun):
An informer.
معنی(noun):
A strikebreaker.
verb
معنی(verb):
To betray a trust; to inform on.
example
معنی(example):
او به خاطر گفتن به رئیس درباره اشتباه، به عنوان یک فینک شناخته شد.
مثال:
He was labeled a fink for telling the boss about the mistake.
معنی(example):
فینک نباش؛ در عوض از دوستانت حمایت کن.
مثال:
Don't be a fink; support your friends instead.
معنی فارسی کلمه fink
:
فینک، به معنای کسی است که به دیگران خیانت میکند یا اطلاعاتی را در مورد آنها فاش میکند.