معنی فارسی finlandises
B1اشاره به عمل تطبیق با فرهنگ یا شیوه زندگی فنلاندی.
The act of adopting Finnish characteristics or culture.
- VERB
example
معنی(example):
بسیاری از افراد عادات خود را بر اساس آداب و رسوم محلی فینلندیز میکنند.
مثال:
Many people finlandises their habits based on local customs.
معنی(example):
جامعه عادات خود را برای هماهنگ شدن با سنتهای فنلاندی فینلندیز میکند.
مثال:
The community finlandises their practices to align with Finnish traditions.
معنی فارسی کلمه finlandises
:
اشاره به عمل تطبیق با فرهنگ یا شیوه زندگی فنلاندی.