معنی فارسی finless
B1بدون باله، توصیف ماهیها یا دیگر موجودات آبی که باله ندارند.
Describing fish or other aquatic creatures that lack fins.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهی بدون باله در آب به نرمی شنا میکرد.
مثال:
The finless fish swam gracefully in the water.
معنی(example):
برخی از گونههای ماهی میتوانند بدون باله سازگار شده و رشد کنند.
مثال:
Some fish species can adapt and thrive finless.
معنی فارسی کلمه finless
:
بدون باله، توصیف ماهیها یا دیگر موجودات آبی که باله ندارند.