معنی فارسی finnochio

B2

فینوکیا، شخصیتی در ادبیات که به خاطر ویژگی‌های خاصش معروف است.

A character in literature known for its distinctive traits.

example
معنی(example):

فینوکیا اغلب در نوشتن خلاقانه به آن اشاره می‌شود.

مثال:

Finnochio is often referenced in creative writing.

معنی(example):

شخصیت فینوکیا به خاطر کنجکاوی‌اش شناخته شده است.

مثال:

The character Finnochio is known for his inquisitive nature.

معنی فارسی کلمه finnochio

: معنی finnochio به فارسی

فینوکیا، شخصیتی در ادبیات که به خاطر ویژگی‌های خاصش معروف است.