معنی فارسی fire practice
B1تمرین در شرایطی که افراد یاد میگیرند چگونه در مواقع آتشسوزی واکنش نشان دهند و ایمن خارج شوند.
An organized activity to train individuals on how to respond during a fire emergency.
- noun
noun
معنی(noun):
A fire drill
example
معنی(example):
تمرین آتش به همه کمک کرد تا یاد بگیرند چگونه به طور ایمن خارج شوند.
مثال:
The fire practice helped everyone learn how to evacuate safely.
معنی(example):
ما یک تمرین آتش برای هفته آینده برنامهریزی کردهایم.
مثال:
We have a fire practice scheduled for next week.
معنی فارسی کلمه fire practice
:
تمرین در شرایطی که افراد یاد میگیرند چگونه در مواقع آتشسوزی واکنش نشان دهند و ایمن خارج شوند.