معنی فارسی fire-bombs

B2

نوعی بمب که در هنگام انفجار آتش به‌وجود می‌آورد و باعث صدمه به منطقه وسیعی می‌شود.

Explosive devices designed to cause fire upon detonation.

example
معنی(example):

نیروهای نظامی بمب‌های آتش را بر روی پایگاه دشمن انداختند.

مثال:

The military dropped fire-bombs on the enemy base.

معنی(example):

بمب‌های آتش به خاطر ایجاد ویرانی گسترده شناخته شده‌اند.

مثال:

Fire-bombs are known for causing widespread destruction.

معنی فارسی کلمه fire-bombs

: معنی fire-bombs به فارسی

نوعی بمب که در هنگام انفجار آتش به‌وجود می‌آورد و باعث صدمه به منطقه وسیعی می‌شود.