معنی فارسی fireable
B1قابل شلیک، به حالتی اشاره دارد که یک سلاح یا دستگاه میتواند عمل شلیک را انجام دهد.
Capable of being fired, usually referring to weapons or tools.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سلاح فقط تحت شرایط خاص قابل شلیک است.
مثال:
The weapon is fireable only under specific conditions.
معنی(example):
آنها تأیید کردند که این دستگاه پس از بررسیهای ایمنی قابل شلیک است.
مثال:
They confirmed that the device is fireable after safety checks.
معنی فارسی کلمه fireable
:
قابل شلیک، به حالتی اشاره دارد که یک سلاح یا دستگاه میتواند عمل شلیک را انجام دهد.