معنی فارسی firelit
B1آتشافروخته، به حالتی اطلاق میشود که روشنایی ایجاد شده توسط آتش محیط را گرم و دلنشین میکند.
Illuminated or warmed by fire, typically referring to a space or environment.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Illuminated by a fire
example
معنی(example):
اتاق در شب زمستانی دنج و نورانی از آتش بود.
مثال:
The room was cozy and firelit during the winter evening.
معنی(example):
ما دور آتش کمپ نشسته بودیم و داستان میگفتیم.
مثال:
We sat around the firelit campfire, telling stories.
معنی فارسی کلمه firelit
:
آتشافروخته، به حالتی اطلاق میشود که روشنایی ایجاد شده توسط آتش محیط را گرم و دلنشین میکند.