معنی فارسی firesafeness

B1

میزان ایمنی در برابر آتش که برای حفظ جان و مال افراد ضروری است.

The quality of being safe from fire hazards.

example
معنی(example):

ایمنی آتش‌سوزی ساختمان توسط یک بازرس تأیید شد.

مثال:

The firesafeness of the building was confirmed by an inspector.

معنی(example):

ایمنی در برابر آتش برای ایمنی عمومی در مکان‌های بزرگ حیاتی است.

مثال:

Firesafeness is crucial for public safety in large venues.

معنی فارسی کلمه firesafeness

: معنی firesafeness به فارسی

میزان ایمنی در برابر آتش که برای حفظ جان و مال افراد ضروری است.