معنی فارسی firmation

B1

تأیید، تأکید بر یک نکته یا توافقی که پیش‌تر مطرح شده است.

The act of affirming or confirming something.

example
معنی(example):

تأیید توافق، همه را احساس امنیت کرد.

مثال:

The firmation of the agreement made everyone feel secure.

معنی(example):

تأیید حمایت او اعتماد به نفس آنها را افزایش داد.

مثال:

His firmation of support boosted their confidence.

معنی فارسی کلمه firmation

: معنی firmation به فارسی

تأیید، تأکید بر یک نکته یا توافقی که پیش‌تر مطرح شده است.