معنی فارسی firmhearted
B2کسی که دارای قلبی محکم و عزم راسخ است.
Having a resolute or determined heart, showing courage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به خاطر رویکرد مصمم خود به چالشها شناخته شده بود.
مثال:
She was known for her firmhearted approach to challenges.
معنی(example):
یک رهبر مصمم در دیگران اعتماد به نفس ایجاد میکند.
مثال:
A firmhearted leader inspires confidence in others.
معنی فارسی کلمه firmhearted
:
کسی که دارای قلبی محکم و عزم راسخ است.