معنی فارسی first-strike
B2سیاست یا توانایی انجام حمله به دشمن قبل از اینکه دشمن بتواند حمله کند.
A military strategy that allows a country to attack its enemy first to prevent a potential attack.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کشور تصمیم جنجالی برای پذیرش سیاست حمله پیشگیرانه گرفت.
مثال:
The country made a controversial decision to adopt a first-strike policy.
معنی(example):
تواناییهای حمله پیشگیرانه میتواند دینامیکهای روابط بین المللی را تغییر دهد.
مثال:
First-strike capabilities can change the dynamics of international relations.
معنی فارسی کلمه first-strike
:
سیاست یا توانایی انجام حمله به دشمن قبل از اینکه دشمن بتواند حمله کند.