معنی فارسی firstborns

B1

همانند فرزند اول، بایدها و نبایدهای خاصی دارند و معمولاً رویکردی رهبری دارند.

Children who are the first to be born in their family; often attributed with certain characteristics or leadership qualities.

noun
معنی(noun):

The first child to be born to a parent or family.

example
معنی(example):

اولین فرزندان معمولاً فشار بیشتری برای موفقیت احساس می‌کنند.

مثال:

Firstborns often feel the pressure to succeed.

معنی(example):

بسیاری از اولین فرزندان به عنوان رهبران طبیعی دیده می‌شوند.

مثال:

Many firstborns are seen as natural leaders.

معنی فارسی کلمه firstborns

: معنی firstborns به فارسی

همانند فرزند اول، بایدها و نبایدهای خاصی دارند و معمولاً رویکردی رهبری دارند.