معنی فارسی fiscal drag

B2

وضعیتی که در آن افزایش درآمدها به افزایش مالیات‌ها منجر می‌شود و اثرات منفی بر مصرف‌کنندگان دارد.

A situation where inflation or income growth pushes taxpayers into higher tax brackets, resulting in higher tax burdens.

example
معنی(example):

کشیدگی مالی زمانی رخ می‌دهد که افزایش درآمدها مالیات‌دهندگان را به سطوح مالیاتی بالاتر می‌برد.

مثال:

Fiscal drag occurs when rising incomes push taxpayers into higher tax brackets.

معنی(example):

دولت سعی کرد کشیدگی مالی را با تنظیم سطوح مالیاتی کاهش دهد.

مثال:

The government tried to reduce fiscal drag by adjusting tax brackets.

معنی فارسی کلمه fiscal drag

: معنی fiscal drag به فارسی

وضعیتی که در آن افزایش درآمدها به افزایش مالیات‌ها منجر می‌شود و اثرات منفی بر مصرف‌کنندگان دارد.