معنی فارسی fiscality

B1

سرعت، مقدار و نوع مالیات و سیاست‌های مالی که بر کسب‌وکارها و اقتصاد تأثیر می‌گذارد.

The system of taxes and financial policies that govern the economy and affect entities and individuals.

noun
معنی(noun):

All matters concerning taxation

example
معنی(example):

مالیاتی به سیاست‌های مالی و مالیاتی یک دولت اشاره دارد.

مثال:

Fiscality refers to the taxing and financial policies of a government.

معنی(example):

درک مالیاتی برای کسب‌وکارهایی که قصد گسترش دارند، ضروری است.

مثال:

Understanding fiscality is essential for businesses planning to expand.

معنی فارسی کلمه fiscality

: معنی fiscality به فارسی

سرعت، مقدار و نوع مالیات و سیاست‌های مالی که بر کسب‌وکارها و اقتصاد تأثیر می‌گذارد.