معنی فارسی fiscalizing

B1

فیسکالیزه کردن، اقدام به نظارت مالی بر منابع مالی است.

The act of applying financial oversight or control over resources.

example
معنی(example):

فرایند فیسکالیزه کردن برای پاسخ‌گویی عمومی حیاتی است.

مثال:

The process of fiscalizing is crucial for public accountability.

معنی(example):

فیسکالیزه کردن تمام هزینه‌ها به پیگیری بودجه دولت کمک می‌کند.

مثال:

Fiscalizing all expenditures helps track the government budget.

معنی فارسی کلمه fiscalizing

: معنی fiscalizing به فارسی

فیسکالیزه کردن، اقدام به نظارت مالی بر منابع مالی است.