معنی فارسی fish-net

B2

نوعی پارچه توری که شبیه به شبکه ماهی است.

A garment made from a mesh material, resembling fishnet.

example
معنی(example):

او برای مهمانی یک تی‌شرت توری ماهی پوشید.

مثال:

He wore a fish-net shirt to the party.

معنی(example):

جوراب‌های توری ماهی اغلب در نمایش‌های مد دیده می‌شوند.

مثال:

Fish-net stockings are often seen in fashion shows.

معنی فارسی کلمه fish-net

: معنی fish-net به فارسی

نوعی پارچه توری که شبیه به شبکه ماهی است.