معنی فارسی fishos
B1اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به افرادی که به ماهیگیری علاقهمند هستند.
A slang term used to refer to fishing enthusiasts.
- noun
noun
معنی(noun):
A fisherman.
معنی(noun):
A fishmonger.
example
معنی(example):
ماهیگیرها در دریاچه مقدار زیادی قزلآلا صید کردند.
مثال:
The fishos at the lake caught a lot of trout.
معنی(example):
ماهیگیرهای محلی نکات مربوط به بهترین نقاط ماهیگیری را به اشتراک میگذارند.
مثال:
The local fishos share tips about the best fishing spots.
معنی فارسی کلمه fishos
:
اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به افرادی که به ماهیگیری علاقهمند هستند.