معنی فارسی fishability

B2

قابلیت ماهی‌گیری به کیفیت و شرایط زیست محیطی آب اشاره دارد که برای ماهی‌گیری مناسب است.

The quality and conditions of water that determine its suitability for fishing.

example
معنی(example):

قابلیت ماهی‌گیری در دریاچه به کیفیت آب بستگی دارد.

مثال:

The fishability of the lake depends on the water quality.

معنی(example):

کارشناسان قابلیت ماهی‌گیری رودخانه‌ها را قبل از آغاز فصل ماهی‌گیری ارزیابی می‌کنند.

مثال:

Experts assess the fishability of rivers before opening fishing season.

معنی فارسی کلمه fishability

: معنی fishability به فارسی

قابلیت ماهی‌گیری به کیفیت و شرایط زیست محیطی آب اشاره دارد که برای ماهی‌گیری مناسب است.