معنی فارسی fishable

B1

قابلیت ماهی‌گیری به معنای امکان ماهی‌گیری در یک مکان خاص به شمار می‌رود.

Able to be fished in; suitable for fishing.

example
معنی(example):

این رودخانه در طول سال قابلیت ماهی‌گیری دارد.

مثال:

The river is fishable all year round.

معنی(example):

برخی دریاچه‌ها در ماه‌های زمستان قابلیت ماهی‌گیری ندارند.

مثال:

Some lakes are not fishable during winter months.

معنی فارسی کلمه fishable

: معنی fishable به فارسی

قابلیت ماهی‌گیری به معنای امکان ماهی‌گیری در یک مکان خاص به شمار می‌رود.