معنی فارسی fishgigs

B1

چنگک‌های ماهی، ابزارهای متفاوتی برای شکار ماهی که بستگی به تکنیک دارند.

Various tools for fishing that depend on specific techniques.

example
معنی(example):

فروشگاه انواع مختلفی از چنگک‌های ماهی می‌فروشد.

مثال:

The store sells various types of fishgigs.

معنی(example):

بسیاری از چنگک‌های ماهی برای تکنیک‌های خاص ماهیگیری طراحی شده‌اند.

مثال:

Many fishgigs are designed for specific fishing techniques.

معنی فارسی کلمه fishgigs

: معنی fishgigs به فارسی

چنگک‌های ماهی، ابزارهای متفاوتی برای شکار ماهی که بستگی به تکنیک دارند.