معنی فارسی fishworks

B2

مراکزی که در آن‌ها ماهی‌ها صید و فرآوری می‌شوند.

Facilities or industries where fish are caught and processed.

example
معنی(example):

کارگاه‌های ماهی در این شهر مشهور هستند.

مثال:

The fishworks in this town are well known.

معنی(example):

او در سفرش چندین کارگاه ماهی را بازدید کرد.

مثال:

She visited several fishworks during her trip.

معنی فارسی کلمه fishworks

: معنی fishworks به فارسی

مراکزی که در آن‌ها ماهی‌ها صید و فرآوری می‌شوند.