معنی فارسی fissipalmation
B1فیسسیپالمیشن، به فرآیندی اشاره دارد که در آن ارگانیسمها تمایل به جدایی دارند.
A process in which certain biological organisms tend to separate or self-divide.
- NOUN
example
معنی(example):
فیسسیپالمیشن یک فرآیند است که در برخی از ارگانیسمهای زیستی مشاهده میشود.
مثال:
Fissipalmation is a process seen in certain biological organisms.
معنی(example):
در بومشناسی، فیسسیپالمیشن میتواند بر دینامیکهای جمعیتی تأثیر بگذارد.
مثال:
In ecology, fissipalmation can affect population dynamics.
معنی فارسی کلمه fissipalmation
:
فیسسیپالمیشن، به فرآیندی اشاره دارد که در آن ارگانیسمها تمایل به جدایی دارند.