معنی فارسی fissiped

B1

فسیپد به حیواناتی اشاره دارد که انگشتان جدا شده دارند.

Having separated digits or toes, characteristic of certain animals.

example
معنی(example):

حیوانات فسیپد دارای انگشتان جدا شده‌ای هستند، مانند سگ‌ها.

مثال:

Fissiped animals have toes that are separated, like dogs.

معنی(example):

پستانداران فسیپد برای دویدن در زمین‌های مختلف سازگار شده‌اند.

مثال:

Fissiped mammals are adapted for running on various terrains.

معنی فارسی کلمه fissiped

: معنی fissiped به فارسی

فسیپد به حیواناتی اشاره دارد که انگشتان جدا شده دارند.