معنی فارسی fissuriform

B1

فیشورفورم، به معنی شکلی است که شبیه به شکاف یا درز باشد.

Describing a shape that resembles a fissure or crack.

example
معنی(example):

شکل فیشورفورم شبیه یک شکاف باریک و دراز است.

مثال:

The fissuriform shape resembles a long, narrow crack.

معنی(example):

ساختار زمین شناسی به دلیل ویژگی‌های منحصر به فردش به عنوان فیشورفورم توصیف شد.

مثال:

The geological structure was described as fissuriform due to its unique features.

معنی فارسی کلمه fissuriform

: معنی fissuriform به فارسی

فیشورفورم، به معنی شکلی است که شبیه به شکاف یا درز باشد.