معنی فارسی fistlike

B1

شکل یا حالتی که شبیه به مشت باشد، معمولاً به معنی قدرت است.

Having the shape or characteristics of a fist.

example
معنی(example):

شی داشتن شکلی شبیه به مشت بود که آن را به راحتی می‌توانستید بگیرید.

مثال:

The object had a fistlike shape, making it easy to grip.

معنی(example):

دست او که شبیه به مشت بود، نشان‌دهنده قدرت و اراده بود.

مثال:

His fistlike hand indicated strength and determination.

معنی فارسی کلمه fistlike

: معنی fistlike به فارسی

شکل یا حالتی که شبیه به مشت باشد، معمولاً به معنی قدرت است.