معنی فارسی fit-up
B2اتهام غیرواقعی یا ترتیب دادن برای مقصر کردن کسی.
A wrongful accusation or framing someone for misconduct.
- noun
noun
معنی(noun):
A stitch-up.
example
معنی(example):
اتهام نادرستی که علیه او مطرح شد، ظلمی وحشتناک بود.
مثال:
The fit-up against him was a terrible injustice.
معنی(example):
پلیس متهم به ترتیب دادن یک اتهام نادرست شد.
مثال:
The police were accused of orchestrating a fit-up.
معنی فارسی کلمه fit-up
:
اتهام غیرواقعی یا ترتیب دادن برای مقصر کردن کسی.