معنی فارسی fitches

B2

فیتچ‌ها به نوعی گیاهان معطر اشاره دارند که غالباً در طب سنتی به کار می‌روند.

Plants used for flavoring or medicine, often aromatic.

noun
معنی(noun):

The European polecat, Mustela putorius.

معنی(noun):

The skin of the polecat

example
معنی(example):

فیتچ‌ها اغلب در درمان‌های گیاهی استفاده می‌شوند.

مثال:

Fitches are often used in herbal remedies.

معنی(example):

او فیتچ‌ها را از باغ خود برداشت کرد.

مثال:

She harvested fitches from her garden.

معنی فارسی کلمه fitches

: معنی fitches به فارسی

فیتچ‌ها به نوعی گیاهان معطر اشاره دارند که غالباً در طب سنتی به کار می‌روند.