معنی فارسی fivepence

A2

پنج پنس، سکه‌ای که ارزش آن برابر با پنج پنی است.

A British coin worth five pennies.

example
معنی(example):

پنج پنس سکه‌ای است که معادل پنج پنی است.

مثال:

Fivepence is a coin worth five pennies.

معنی(example):

او برای خرید آب‌نبات از یک پنج پنس استفاده کرد.

مثال:

He paid for the candy with a fivepence.

معنی فارسی کلمه fivepence

: معنی fivepence به فارسی

پنج پنس، سکه‌ای که ارزش آن برابر با پنج پنی است.